هَميـــشِـﮧ ميگُفتـــــي :
مـــَــــن ، يـِﮧ تارِ مُويِ تو را بـﮧ هيچ ڪَس نِميــــــدَهَم!
اِينقَدر تارِ هاي مُويِ مَن را
بـِﮧ اين وَ آن دادي
تا ڪَـچَــــل شُدَم !
مَردُماني هَستَند ڪِﮧ ميخواهَند بِدانِند تو چِـﮧ مَرگـَـــتــــــ است ...
وَ وَقتــے بِفَهمَند چِـﮧ مَرگــِــتــ است ...
بِهت ميگويَند بَس ڪُـن ...
اِنرژي مَنفــے نَفرِست ...
اينجاست ڪِﮧ سُـڪوتــــــــــــ مَعنا پِيدا مي ڪُنَد ...
وَ تَنهـــــــــــــــــــــــايــے مي شَوَد تَنها چارِه ... !
دَر حالِ عُبور از خیابان ... سَر پایین ، چِشمهایَش بــِﮧ ڪَفِ خیابان دُوختِـﮧ شُدِه بود ، دَستهایَش دَر جیبهاےِ بَغَلِ سوییشِرتِ مِشـڪـے رَنگَش بود ،اِنگار غَمی بُزرگ را بِـﮧ دوش میـڪِـشید ، خَستِگی دَر وُجودَش حِس میشُد ، بـِﮧ وَسط خیابان رِسید ...
صِدایِ بوقِ ماشینی ڪِﮧ از دور می آمَد مَردُمان آن طَرف خیابان را مُتِوَجـﮧ خُود َڪرد اما او صِدایــے نَشِنید ...
صِدای تُرمُز ماشین پَردِه های پَنجِره های ساختِمان هایِ آن حَوالــے را ڪِنار زَد اما ....
سَر بالا ، چِشمهایَش بـِﮧ آسِمان دُوختِه شُدِه بُود ، دَستهایَش را باز ڪَردِه بود ، اِنگار هیچ غَمــے نَداشت ، نِشاط دَر وجودَش حِس میشُد ... بـِﮧ وَسطِ آسِمان رِسید ....
یکی را دوست میدارم همان کسی که شب و روز به یادش هستم
و لحظات سرد زندگی را با گرمای عشق او میگذرانم.
کسی را دوست میدارم که میدانم هیچگاه به او نخواهم رسید و هیچگاه نمیتوانم دستانش را بفشارم.
یکی را دوست میدارم ، بیشتر از هر کسی ، همان کسی که مرا اسیر قلبش کرد.
یکی را دوست میدارم ، که میدانم او دیگر برایم یکی نیست ، او برایم یک دنیاست.
یکی را برای همیشه دوست میدارم ، کسی که هرگز باور نکرد عشق مرا!
کسی که هرگز اشکهایم را ندید و ندید که چگونه از غم دوری و دلتنگی اش پریشانم.
یکی را تا ابد دوست میدارم ، کسی که هیچگاه درد دلم را نفهمید
و ندانست که او در این دنیا تنها کسی است که در قلبم نشسته است .
یکی را در قلب خویش عاشقانه دوست میدارم ، کسی که نگاه عاشقانه مرا ندید
و لحظه ای که به او لبخند زدم نگاهش به سوی دیگری بود .
آری یکی را از ته دل صادقانه دوست میدارم ، کسی که لحظه ای به پشت سرش نگاه نکرد
که من چگونه عاشقانه به دنبال او میروم .
کسی را دوست میدارم که برای من بهترین است ، از بی وفایی هایش که بگذرم
برای من عزیزترین است.یکی را دوست میدارم ولی او هرگز این دوست داشتن را باور نکرد.
نمیداند که چقدر دوستش دارم ، نمی فهمد که او تمام زندگی ام است .
یکی را با همین قلب شکسته ام ، با تمام احساساتم ، بی بهانه دوست میدارم.
کسی که با وجود اینکه قلبم را شکست اما هنوز هم در این قلب شکسته ام جا دارد.
یکی را بیشتر از همه کس دوست میدارم ، کسی که حتی مرا کمتر از هر کسی نیز دوست نمیدارد.
یکی را دوست میدارم…
با اینکه این دوست داشتن دیوانگیست اما…
من دیوانه تنها او را دوست میدارم
(مهدی لقمانی)
♥ دﻭﺗﺎ ﺭِﻓﯿﻖ ﻋﺎﺷِﻖ ﯾِڪ ﺩُﺧﺘَﺮ ﻣﯿﺸَﻦ
ﺩﺧﺘَﺮﻩ ﻣﯿﮕِـﮧ ﻣَﻦ 2 ﺟﺎﻡ ﻣَﺸﺮﻭﺏ ﺑَﺮﺍﯼ ﺷُﻤﺎ
ﻣﯿﺎﺭَﻡ
ﺗﻮ ﯾِڪﯿﺶ ﺯَﻫﺮ ﺭﯾﺨﺘَﻢ....
ﻫَﺮڪَﺲ ﺯِﻧﺪﻩ ﺑِﻤﻮﻧﮧ ﺍﻭﻥ ﺑﺎ ﻣَﻦ ﺍِﺯﺩﻭﺍﺝ
ﻣﯿﮑُﻨﮧ!...
ﺭَﻓﯿﻖ ﺍﻭَﻟﯽ ﻣﯿﺨﻮﺭﻩ ﻣﯿﮕِﮧ: ﺑﮧ ﺳَﻼﻣَﺘــے ﺍﯾﻦ
ڪِﮧ ﻣَﻦ ﺑِﻤﯿﺮَﻡ ﻭَ ﺭِﻓﯿﻘَﻢ ﺑﮧ ﻋِﺸﻘِﺶ ﺑِﺮﺳﮧ،
ﺭَﻓﯿﻖ ﺩﻭﻣﯽ ﻣﯿﺨﻮﺭﻩ ﻣﯿﮕﮧ: ﺑﮧ ﺳَﻼﻣَﺘـے ﺍﯾﻦ
ﮐِﮧ ﻣَﻦ ﺑِﻤﯿﺮَﻡ ﻭَ ﺭِﻓﯿﻘَﻢ ﺑﮧ ﻋِﺸﻘِﺶ ﺑﺮِﺳﮧ.
ﺑَﻌﺪ ﺩُﺧﺘﺮﻩ ﯾﮧ ﭘِﯿڪ ﻣﯿﺨﻮﺭﻩ ﻣﯿﮕِﮧ ﺯَﻫﺮ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ
ﺑﻮﺩ!
ﻣﯿﺨﻮُﺭَﻡ ﺑﮧ ﺳَﻼﻣﺘَـے ﺍﯾﻦ ڪِﮧ ﺭِﻓﺎﻗَﺖ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ
ﺭَﻓﯿﻖ ﺑﮧ ﻫَﻢ ﻧَﺨﻮﺭﻩ ♥
░░░░▓███▓
░░░░▓█████▓
░░░░▓█████▓
░░░░░▓███▓
░░░░ *;;;;;;;;;*
░░░░* ;;;;;;;;;*
░░░ * ;;;;;;;;;;;*
░░░* ;;;;;;;;;;;;*
░░░░▓█████▓
░░░░▓█████▓
░░░░▓█████▓
░░░▓███████▓
░░▓█████████▓
░▓███████████▓
▓█████████████▓
▓███░░░░░░░▀▀▀▓
▓███░░░░████████████
▓███░░░░█▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒█
▓███░░░░░█▒▒▒▒▒▒▒▒█
▓███░░░░░░█▒▒▒▒▒▒█
▓███░░░░░░░█▒▒▒▒█
▓███░░░░░░░░████
▓███░░░░░░░░▌██▌
▓███░░░░░░░░▌██▌
▓███░░░░░░░░▌██▌
▓███░░░░░░░░▌██▌
░▓██░░░░░░░▓████▓
░▓████▓▓█████████▓
هــِـزار بار این پَهلو اُون پَهـــــــــــــــــــــلو میــــــــشَم ...
فایــــــــدِه ای نَداره این تَخـــــــــــتِ خواب ...
آغـــــــوش گَرمِ تــــــــــورو ڪَم داره ...
رَفتَنت دِلَمو میلَرزونِـﮧ وَ عاشِــــــــــــق تَرَم میــــــــــڪُنِـﮧ ...
وَقتـــــــــــے ڪِﮧ هَرجوری شُدِه دِلَت میـــــــــــــــــخواد ...
مَنو بـــِـــــﮧ یــِﮧ هَم آغوشــے عاشِــــــــــــقانِـﮧ دَعوَت ڪُنــــــــے ...
وای چِــﮧ لِذَتی داره آغــــــــوش گــَــــــــــــرمَت ...
مَرد مَن اِمشـَـــــــــــب ڪـے رو بِـﮧ آغـــــــوش گِرفتــے؟ ...